پرستوی مهاجر

الهم عجل لولیک الفرج

پرستوی مهاجر

الهم عجل لولیک الفرج

بررسی دیدگاه‌ عدالت‌خواهی شهید مزاری

  نشست علمی «بررسی دیدگاه‌ عدالت‌خواهی شهید مزاری در پرتو نظریه‌های عدالت»

به منظور گرامی‌داشت هفدهمین سالگرد شهادت مظلومانه رهبر شهید، استاد عبدالعلی مزاری(ره) روز یکشنبه ۲۱ حوت ۱۳۹۰ نشست علمی «بررسی دیدگاه‌های عدالت‌خواهی رهبر شهید در پرتو نظریه‌های عدالت» در شهر قم برگزار گردید. این نشست علمی که به همت انجمن علمی پژوهشی فلسفه و حمایت‌های مجتمع آموزش‌عالی فقه، در مدرسه حجتیه برگزار گردید، با قرائت زیبایی از آیات کلام الله مجید توسط آقای علیرضا احمدی از قاریان و مداحان مطرح مجتمع آموزش‌عالی فقه، آغاز گردید.
بعد از قرائت قرآن‌کریم، دکتر حیات الله رسولی سخنرانی علمی و جذاب شان را ارائه نمود.

ادامه مطلب ...

متن سخنرانی زینب مزاری در هفدهمین سالگرد شهادت رهبرشهید(ره)

متن سخنرانی زینب مزاری در هفدهمین سالگرد شهادت رهبرشهید(ره) در قم  

 

۱۹/۱۲/۱۳۹۰

بسم رب الشهدا و الصدیقین

باز ماه خونین حوت فرا رسید تا  همان گونه که شاهد ۲۲ حوت ۱۳۷۳ بود خود نظاره گر دلتنگی فرزندان مزاری بعد از ۱۷ سال در فراقش باشد.

ماهی سراسر حماسه – سراسر مقاومت – ماهی عجین شده با تار و پود وفای شهیدانی که استقامتشان در ذهن های مسموم و  حقیر  کمتر می گنجد ماهی که واپسین روزهایش تداعی کننده ی روزهای مقاومت خونین غرب کابل است . روزهایی که همه با جان عزیز رفتند  و معدود کسانی  با سلاح اعتقاد ، ایمان و وفا به تک تک کلماتشان در برابر ناعدالتی ایستادند و اگر ذره ای انصاف به خرج دهیم چه مردانه مقاومت کردند و در نهایت با فریاد یا اسارت یا شهادت به پیشواز مرگی علی گونه  شتافتند تا معنای واژۀ شهادت را بیاموزند.

ادامه مطلب ...

چراتاریخ هزاره با خون رقم می خورد؟

بنام خدا 

 

همانطورکه آغاز آفرینش را کسی مکتوب نکرده وراز سربه مهر است و همزبان با حافظ سرود:

سخن ازمطرب ومی گو وراز دهر کمترجو

که کس نگشود ونکشاید به حکمت این معمارا

آغازین روز های شهادت  مردم هزاره را هم کسی مکتوب نکرده وسرنوشت نیاکان هزاره ازراز های سربه مهر تاریخ بشراست.

اما طبق ضرب المثل هزارگی«آفتو زیر اَوُر نمو مونه» کشتار های سیستماتیک هزاره در امتداد تاریخ نیز تا ابد مکتوم نماند ومکتوب شد وبعد از قبض وبسط های نفس کش آفتابی گردید وتاریخ راشیرازه بست.

ادامه مطلب ...

شهادت بانوی دوجهان برپیروانش تلسیت باد

یافاطمه ادرکنی  

ای تاج سر عالم و آدم زهرا / از کودکی ام دل به تو دادم زهرا

آن روز که من هستم و تاریکی قبر / جان حسنت برس به دادم زهرا . . .

عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه

ادامه مطلب ...

ولادت بانوی بزرگ اسلام زینب کبرابرشما مبارکباد

ولادت بانوی بزرگ اسلام زینب کبرابرشما مبارکباد 

 

 

در آن دقایقى که آرام اشک مى ریخت و نواده عزیزش را مى بوسید، گاهى نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى که بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خیره خیره مى نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س ) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر کسى که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسى را به او مى دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند)).(1)

ادامه مطلب ...

اگر بنی ادم اعضای یکدیگرند ، پس چرا هموطنانم ازهمدیگر بی خبرند؟؟

بنی ادم اعضایی یکدیگر اند

که در افرینش زیک گوهرند


همه گی ازین شعر فقط برداشت یک قطعه شعر را داریم ، زره ای به مفهوم ومعنی شعر و منظور سراینده اش نداریم ..

درحالیکه منظور سراینده (جناب سعدی ) یک تفکر انسانی وفراملیتی وقومی است ، مفهوم ومنظور این شعر فراتر از دین ومذهب قومیت رنگ ومنطقه وجغرافیا است ...بلکه حرف از انسانیت وبشریت است ...

اما ما از بشریت که بگذریم از درحد دین ومذهب هم بهش اعتقاد نداریم وعملش نمی کنیم ،


نمی خوام شعر را نقد کنم :d

می خوام بگم این ایده ونظری مردان واقعی وبنده گان خاص خداوند است ، که اینجوری جهانی وانسانی وبشری فک می کند، ولی ما چی؟

کشوری مارا تعصب ، خیانت ، جنایت ، قوم پرستی ، سنت گرای ، ظلم و تعدی و... فرا گرفته ، ...

زره ای از اعتماد ، انسانیت ، شرف ، و... نمی بینی ، درحالیکه همه ای ما دم از اسلام ومسلمانی و روشن فکری می زنیم

اگر برادری ما در اردوی ملی با دل وجان خدمت می کند شب وروز جان شان کف دست شان ،همه ای سختی هارا بجان می خردو... وروزی خبر شهادت شان را می شنویم ، اول چشم وافکار مون به سمت رنگ ونژاد وقومیت شان می رود که ایاپشتون است یا هزاره ویا تاجیک وازبیک و...؟!!!

اگر تاجری اموالش مورد غارت وسرقت و... قرار می گیرد همینطور

اگر در کدام جایی ازخاک مون انفجارو انتحاری می شود ، همینطور...

اگرکسی در جایی جایی این کره ای خاکی ، میدالی افتخاری برای کشور مان کسب می کند

اگر دانش اموزودانشجوی در مدرسه یا دانشگاهی وارد می شود...

وهزاران تا اگرهاومگرهای دیگر... که اتفاق میفتد، هم ای افکار واذها به سمت رنگ ونژاد می رود...چرا؟

مگه همه مون مال یک خاک نیستیم ؟

مگه همه مون فرزند یک وطن نیستیم ؟

مگه همه ای این خاک متعلق به همه ای ما نیست ؟

چی بخواهیم وچی نخواهیم ، این قانون طبیعت وجامعه است ،

چی همدیگر راتحمل بکنیم یا نکنیم ، خواسته ونا خواسته ، باهم هموطنیم ، هم کیشیم ، هم خاکیم ، و...

پس چرا معقول فک نمی کنیم ؟

اگر تبعیض بوده

اگر سنت گرای بوده

اگر زورگوی بوده

اگر برتری طلبی بوده

اگر اربابی وخادمی بوده

اگر رنگ بوده

اگر نژاد بوده

اگر....

همه چیز مربوط به یه قرنی دیگری بوده ...

هرکسی نژادش رنگش تاریخش و... برای خودشان معتبر وقابل احترام است ، ولی این دلیلی برای نفی و نپذیرفتن سایر اتباع واقوام نیست !!


پس اتحاد ما ضامن :

هویت ما

موجودیت ما

حاکمیت ما

پیشرفت وترقی ما

نابودی بد خواهان و دشمنان کشوری ما

موفقیت ما

و... است

پس چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی؟ ها؟


فک کنم بد نیست یک داستانی به همین مناسبت که نمونه ای واقعیش راهمه ای ما مردم افغانستان تجربه کردیم را باهم در ادامه بخوانیم و امیدکه تجربه بشه ...


 

موشی ازسوراخش آمد برون ودید تله گذاشته جلوی سوراخش . 

موش برگشت ورفت پیش مرغ و گسفندوگاو گفت دوستان فلان جاه یه تله گذاشته همه گی خندیدوگفت به ما چه خودت می دانی ازاسمش معلومه (تله ای موش) 

این چه ربطی ما داره ؟ 

موش ناامید برگشت وازسوارخش بادل نگران نگا می کردکه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 

روزی دیدکه ماری امدوبه تله گرفتار شد . وصاحب تله امد دیدمارگرفتارشده این ماررا گرفت ومار صاحب تله رانیش زد.  

وصاحب تله اول آمد مرغ راکشت وپستش رابه جای که مارنیش زده بود خام گرفت وفردایش مردم خبرشد ورفت به عیادتش مجبورشد وگسفندرا به دعوتی عیادت کننده گانش کشت و این صاحب تله پس ازچندروزی فوت کردومردم گاورابرای سوم وی کشت و موش همچنان ازسوراخش تماشا گراین واقعیات بودند 

 

امیدوارم همچنان مثل موش نظاره گری بد بختی هایی هموطنان مان نباشیم وکمی با دید منطق وتعقل پیش برویم ....

 

سال نو درکنار امام هشتم

سال نو درمشهد مقدس : 

 حرم امام رضا(ع)

همه مردم مسلمان دنیا مخصوصا شعیه ها ( ازینکه می گم شیعه ها به این معینی افرادبزرگ  

تنهامختص یگ دین ومذهب خاص نیست همه ای دانسته هاوبزرکان آرزودارند یک روزی زیارت شون کند چه شیعه وچه غیری شیعه )ازسراسردنیا آرزودارند سال نورادرکناریکی ازبزرکان دین شان باشد. 

ادامه مطلب ...

دلنوشته امام زمان (عج)

دلنوشته امام زمان (عج) خلاصه ای ازسخنان آقای دانشمند. 

 

 

در قرآن داریم یعقوب برای یوسف گریه میکرد.
یعقوب پیغمبر می دونست که یوسفش کجاست، می دونست سالمه، می دونست که توی کاخه، می دونست و گریه می کرد. ما که نمیدونیم یوسف فاطمه کجاست، چقدر باید گریه کنیم؟ با این اوصاف ما که باید بیشتر از یعقوب گریه کنیم!

ادامه مطلب ...