پرستوی مهاجر

الهم عجل لولیک الفرج

پرستوی مهاجر

الهم عجل لولیک الفرج

متن سخنرانی زینب مزاری در هفدهمین سالگرد شهادت رهبرشهید(ره)

متن سخنرانی زینب مزاری در هفدهمین سالگرد شهادت رهبرشهید(ره) در قم  

 

۱۹/۱۲/۱۳۹۰

بسم رب الشهدا و الصدیقین

باز ماه خونین حوت فرا رسید تا  همان گونه که شاهد ۲۲ حوت ۱۳۷۳ بود خود نظاره گر دلتنگی فرزندان مزاری بعد از ۱۷ سال در فراقش باشد.

ماهی سراسر حماسه – سراسر مقاومت – ماهی عجین شده با تار و پود وفای شهیدانی که استقامتشان در ذهن های مسموم و  حقیر  کمتر می گنجد ماهی که واپسین روزهایش تداعی کننده ی روزهای مقاومت خونین غرب کابل است . روزهایی که همه با جان عزیز رفتند  و معدود کسانی  با سلاح اعتقاد ، ایمان و وفا به تک تک کلماتشان در برابر ناعدالتی ایستادند و اگر ذره ای انصاف به خرج دهیم چه مردانه مقاومت کردند و در نهایت با فریاد یا اسارت یا شهادت به پیشواز مرگی علی گونه  شتافتند تا معنای واژۀ شهادت را بیاموزند.

صحبت از پیر و پیشوایمان مزاری بزرگ صحبت از یک فرد نیست صحبت از یک آرمان و یک ملت است اما این نکته را به خاطر بسپاریم  که درد و غم شهادت رهبرمان چنان نیست که با چند شعار تسکین و ترمیم یابد یا با چند بیانیه و تجلیل سیاسی بتوان این ضایعه ی بزرگ و طاقت فرسا را حتی بعد از ۱۷ سال جبران کرد و یا با سکوت خام اندیشان و تهمت بد اندیشان به فراموشی سپرد.

  مزاری جزء معدود کسانی است که بعد از مرگ جسمش نه تنها به فراموشی سپرده نشد بلکه آسمانی تر از گذشته اثبات گردید و اینک تا سخن عدالت خواهی و ملتی دور از تبعیض نژادی به میان می آید یا دلی در این راه می تپد  و  یا راهی به سوی این آرمان ها بازمیگردد  قلب نا آرام  مزاری هم در حیات و تپش است .

 واین خیال  خامی بیش نخواهد بود که عده ای قصه ی مزاری و اهداف و آرمان هایش را پایان یافته تلقی کنند [در حالی که هنوز]  خانه ها  و کوچه های سوخته  غرب کابل و بازماندگان جنایت افشار هنوز نمایانگر رشادت هزاران شهیدی است که در راه به تحقق رسیدن ابتدایی ترین حقوقشان جان خود را فدا کرده اند .

مزاری ، شهید و رهبری خدایی بود و خصوصیات روحی و افکارش غیر از خدا از تعلقات دنیوی و مادی بهره نمی جست که این چنین در یادها ماندگار شد و جاودانگی او به خاطر خلوصش نسبت به پروردگار عالمیان بود .تلاش و ایثار  او همانند تمام شهیدان خدایی محدود به نژاد و قومی خاص و یا حتی  محدود به ملیتی خاص نبود.

مردم دیار ما عاشق چشم و قیافه آن قهرمان ملی نبودند ، عاشق صداقت و دلیریش بودند.   مردان بزرگ با از میان رفتن جسمشان فکر ، ایده و راه و رسمشان از میان نمی رود بلکه آرمان های والایشان با قطره قطره خونشان مهر جاودانگی می خورد  و رهبریت یک جامعه مرکز و رأس آن است  که تمامیت هستی جامعه به آن پیوند خورده است و رهبریت با شهادت رهبر نه تنها نابود نمی شود بلکه قوی تر می گردد و ریشه های آن در اعماق روح جامعه فروتر می رود و اینک همانطور که در طول تاریخ به اثبات رسیده است نام مزاری یادآور فریاد عدالت خواهی جامعه مظلوم افغانستان و دستان بسته و چشمان نگرانش در واپسین لحظات عمر نماد مقاومت و ایستادگی مردم ستمدیده اش خواهد بود.

چرا یک پیرزن در غرب کابل با فدا کردن ۳ فرزند و خانواده اش در راه و خط مزاری هنوز فریاد می زند که اگر ۱۰ فرزند دیگر هم داشتم در راه اسلام و مزاری می دادم تا حال از خود پرسیده ایم چرا او و هزاران فرد مانند او رفاه و آسایش را با میدان خون و خطر مبادله کردند و در غرب کابل در کنار رهبر شهید و اعتقاداتشان  ایستادند و روز و شب زیر آتش و خون دست و پای جدا شده فرزندانشان را جمع کردند و هنوز در همان خرابه ها روزگار می گذرانند!!!

 و به راستی آنان وارث ایثار و مقاومت اند !  و اگر چه چشمان کم سوی دیگران  این حقیقت انکار ناپذیر را با چشم ظاهر

 می بینند و اما از آن  مانند حقایق دیگر به راحتی می گذرند .

مزاری به عنوان رهبر با و عده و وعید  و فکر سود و زیان شخصی وارد این معرکه نشده بود که وقتی با حیله و دسیسه او را از میدان به در کردند و به شهادت رساندند راه و یادش از فکر ها پاک شود او قبل از اینکه خار چشم دشمنانش شود در قلب و روح مردمش راه یافت و با خونش تار و پود این حقیقت را تثبیت کرد.

ای کاش ما جوانان و مردم آگاه و فرهیختگان  بخاطر بسپاریم که هم اکنون اگر می توانیم تحصیل کنیم  گر چه هنوز هم مشکلات فراوانی در زمینه تحصیلات مهاجرین وجود دارد و قشر کثیری از  هم وطنانمان از امکانات تحصیلی که جز ابتدایی ترین حقوقشان است  محروم اند با این حال حرفی برای گفتن در مجامع علمی و تخصصی  داریم و این را مدیون ۱۴ سال مجاهدت و خون شهدای میهن در خون خفته یمان هستیم و این سخن رهبرمان : { تاریخ در  افغانستان تکرار می شود } را همیشه بر لوح دلمان حک کنیم.

 با  لحظه ای غفلت و از دست دادن وحدت ۳۰۰ سال اسارت و نابودی باز می گردد و پدر شهیدمان و هزاران شهید افغانستان با بهای خونشان موقعیت فعلی را به دست آوردند و حفظ این جایگاه امری بس مشکل است . اکنون دیگر نگاه های تحقیر آمیز جای خود را به نگاه های حیرت آمیز داده است و کشورمان از حالت انفعالی  به پویایی مبدل گشته است . باید بر ترویج همزیستی و جامعه ای با وحدت  کلمه   در سایه عدالت  سطح فرهنگ را ارتقا دهیم.

همانگونه که اساس دین و هدف والای زندگی فردی و اجتماعی به دست آوردن عدالتی است که بازگشت به عدل الهی دارد . تلاش ما و جهاد ما باید در راستای سنت های حاکم بر عالم هستی و سرای باقی باشد . با کمی تامل به عملکردهای استاد شهید و همه ی شهدای راستین و قهرمانان استقلال وطنمان در می یابیم آن بزرگواران با ایجاد جریان های اجتماعی – سیاسی معیارهایشان را بر مبنای پیمان لا یتغیروا الهی استوار کرده بودند که روند تاریخ ذلت بار ظالمانه را بر هم زده تا وجدان خفته افراد جامعه را برای درک این پیام الهی {ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم} بیدار سازند . ثمره ی تجربه ، جهاد و دفاع مقدس این مرز و بوم پیاده سازی این امر الهی بود که به لطف جنبش عظیم و وسیع فکری و فرهنگی – سیاسی و مقاومت وفادارانه ی پدر صد پاره یمان سربلند بیرون آمدیم .

برای حفظ اقتدار و عظمت این قیام تاریخی لازم است کتاب وحی را زمینه رشد و تحول قرار دهیم .

مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ

هر کس طالب عزت است (بداند که ) تمام عزت خاص خداست و اوست که کلام پاک و طیب و عمل صالح را بلند آوازه می کند و رفعت می بخشد.

چارچوب همین آیه ی پر مفهوم آسمانی است که رهبر عزیز و شهدای گران قدرمان آنچنان پاک و خالص و مطهر شدند که خود کلمه طیبه و خو د عمل صالح گشتند و به راستی خداوند بی همتا و عده ی خود را تحقق بخشید که تصویر و آرمان ها و اهداف بلند شهیدان راستین مان بر ایوان اقتدار و افتخار وطن ، بلند و باورمند به تابش و نورافشانی در آمده و آن مردان با وفا اسوه و محبوب دلها گردیده اند . و این چنین روشنی بخش نسل هایی می شوند که گام های استوار و باورمند در این مسیر پویا و انسان ساز و تحول گر می گذارند .

نورانیت بی پایان آنهاست که به راهمان نور و  امید می بخشد تا جوانان و فرزندان واقع بین و خستگی ناپذیر وطنمان آینده ای روشن تر ترسیم کرده و روحی تازه بر کالبد آماده ی آن بدمند. رفعت و  حیات و ممات رهبر شهیدمان از عزت الهی سرچشمه می گیرد . سربلندی و افتخار دوره جدید مدیون دوره ی تاریخ ساز مجاهدین راه حق و نور افشانی شهیدان و ثمره جان فشانی و ایثار گری های بی مثال آن بزرگ مردان است و به راستی این واقعیت را که اشیا و افراد مرئی می شوند ذیل نور نامرئی را به رخ می کشد طوری که اگر این انوار نامرئی نباشند  اشیاء مرئی در ظلمت و تاریکی فرو خواهند رفت و بسیاری از شخصیت های سیاسی  و اجتماعی امروز ما تحت پرتو های این نور جاودان نمایان شده اند .

ما و ملت غیورمان مسلمانیم ، تمامی تلاش ها و اهدافمان در راستای دستورات الهی می باشد همانگونه که بر این باوریم  در زلال جاری وحـی الــهی به سعادت دنیوی و اخروی خواهیم رسید لذا مقدس تـرین و بزرگ ترین راهـنمــا برای ما کلام وحی و قرآن کریم می باشد و دشمنان اسلام در طول تـاریخ   بارها با نشانه رفتن این وحی منزل در پی دسیسه و خراب کردن  افکار مسـلمــانان بـوده و هـستـند در زمان امیر المومنین علی (ع) اسـلام  با به نیزه کردن کتاب آسمانی مان و امروز با سوزاندن آن ضعف خود را نشان می دهند و عکس العـمل مردم مـسلـمان سراسر جهان و بخصوص افغانستان عزیز در مـقـابل آتش سوزی  مصحف کریم نشان از غیرت و هویت دینی آنهاست .ای کاش در تمام تعرضات که مساجد و همراه تعداد کثیری قرآن در نقاط مختلف و به بهانه های گوناگون سوزانیده شد ، چنین واکنش هایی را از ملت و جامعه اسلامی در سراسر جهان شاهد بودیم…

در پایان از شما مردم با وفای مزاری بزرگ در سراسر گیتی مخصوصا جمع حاضر نهایت تشکر و قدردانی را دارم که به یاد رهبر شهیدمان بوده و هستید و خواهید بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
ساره دخترافغان دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:48 ب.ظ http://ghorbat39.blogfa.com

سلام
خواهش
اون مطلبرو کامل خوندی؟؟

کدام یکی ؟؟ آخرین پست شمارا؟؟

ساره دخترافغان پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:03 ق.ظ http://ghorbat39.blogfa.com

سلام
اپیدم
بیا یه چیز بگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد