منبع : غرجستانی
زداغت ای پدر اُوقرِه مو بوُرشد زبعد رفتنت دُوشمُو جسُورشد
توبودی سرورو سالار ازمُـــــو رُوشنیگی دیده ی خونبار ازمُو
تو که رافتی غم دیلمُو کلُو شد آتیش دُوشمَنُو کم کم جلُوشـــد
ادامه مطلب ...
مهربان پدرم!
پانزده سال از وداع خونینت می گذرد و بازهم فرزندانت در غم هجران جان سوزت به سوگ نشسته اند. تو این قدر بزرگ و جاویدی که کلام حقیرمن توانای وصف شکوهت را ندارد. زینبی که تار وپودش با رنج مستحکم تراز همیشه است. من هم دردم با تمامی یتیمان غرب کابل، تمامی یتیمان فاجعه افشار که هنوز در خرابه های غم انگیزشان روزگارمی گذرانند. من ازموهبت محبت پدر محروم بودم اما از مزاری آموختم صبر و استقامت را. همان مزاری که نه مال بی ارزش دنیا را خواست و نه جاه و مقام فانیه دنیای بس کوچک را.
ادامه مطلب ...بنام خداوند سبحان :
سلام به همه ای دوستان عزیزوبازدیدکننده گان گل.
یک تعدادعکس ازاستادشهید عبدلعلی مزاری کذاشتم انشاالله که موردپسند دوست دارانش قراربگیرد.
موفق باشید :
شهید استادمزاری باشهید ابوذر .
پیامی از: زینب مزاری
در غروبی غم انگیز که زمین در سرخی آن فرو میرفت,تا خورشید شاهد جنایت ها نباشد بابه ی ملت در بندبود در بند دیوهایی در لباس انسان که کمترین جرمشان لذت شکنجه دادن بود.
بابه ی ملت در چشمانشان مینگریست نگاهی بلندتر از هر فریاد جلادان فرزندانش را یکی یکی رو به روی چشمانش تکه تکه میکردند و او با سکوتی غم انگیز به بدن های غرق خونشان چشم میدوخت و هیچ نمیگفت تا از پاکی وقداستشان ذره ای کم نشود
ادامه مطلب ...
هفده سال ازشهادت شهیدمزاری "شهید وحدت ملی" میگذرد؛ اما اکنون آگاهان، فعالان حقوق بشر و سیاستمداران کشور به این نتیجه رسیده اند که بدون رعایت "عدالت" نمی توان به "صلح" دست یافت؛ ندای که شهید مزاری همواره سر میداد؛ اما گوش شنوایی برای شنیدن اندیشهای بلنداش نبود
ادامه مطلب ...