Memories

سلام

خوبین دوستان؟
اصلا معلوم نیست دراین سرای بی کسی ، کسی سر می زند یا نه ؟

خلاصه من وظیفه دارم بعد از مدت هایی خیلی خیلی طولانی یک سری چیز هارا بنویسم

اینکه یک زمانی این جا متروکه نبود ، کلی ادم های با صفا وباحال سر می زدند، وبا نظرات بسیار زیبای شان بنده را خرسند می کرد...

اینکه یک عالمه دوستان خیلی خوب داشتم ، میامدن بنده نوازی می کردند و کلی دور هم شاد وخوشحال بودیم

اینکه یک عالمه خاطرات شیرین دور هم داشتیم ،

اما متاسفانه ، بنا به دلایلی (سرنوشت مشترک بین همه ای هم وطنان) بنده دیگر نتوانستم محبت دوستان را جبران کنم و وبلاگ خودم را نیز آپ کنم ، وفقه ای نسبتا طولانی ایجاد شد...
امروز بعد از مدت ها برگشتم سری به نظرات زدم ،

بعضی در انظارمرگم بود

بعضی از غیبت طولانیم شکایت داشت

بعضی در انتظاربازگشتم بود

بعضی هم نظرات سازنده و شکایت وگلایه وپشنهاد و... داده بودند خیلی خیلی دلم گرفت

اما زمانی بیشتر دلم گرفت که خواستم به دوستانم سری بزنم ،

اما متاسفانه اکثرا به درهای بسته رو برو شدم

یکی نوشته این خونه تعطیل است

یکی وبلاگش را کلا حذفیده است ،

یکی مرد بوده تبدیل به زن شده

یکی زن بوده تبدیل به مرد شده

نمیدانم چرا ااااااااا!!!

چراهمه چی هر روز از مد میفته ؟
چرا ادما همچنان از همدیگر خیلی زود خسته میشه ؟

چرا این دنیا اینقدر کوتا است ؟ شایدم زمان خوشی کوتااست ؟

درضمن بعضی ازدوستان شکایت دارند ، که نظرات شان حذف شده ، وبعضی شکایت دارندنظرات خصوصی شان ، تایید شده ، من هیچ دخالتی دراین بخش نداشتم ، چون اصلا وارد این وبلاگ نشدم ، فقط اول سال یک باور امدم که انجاهم سری به نظرات و ... نزدم

شاید کسی دست رسی داشته ، بهر حال بنده موظف هستم که ازشما عزیزان عذرخواهی بکنم ...

سخن اخر :

لحظات شاد وشیرنی داشتیم ، یادش بخیر

حتما بزگ شدین ،

حتما سرو سامون گرفتین

حتما مسئولیت تان هم بزرگتر وسنگین تر شده است

ازخدا می خواهم هرجاهستین شاد و موفق و پیروز، در پناه خدای متعال و حضرت حجت ابن الحسن (عج) باشید

دوست تون دارم

خدای مهربان به همراه تان ....